برگردان: کسرا ارام
آیا می دانستید که
پشه ها نمی خوابند
فندک پیش از کبریت اختراع شده است
یک ساعت استفاده از هدفون ، وجود باکتری ها در گوش شما را تا 700 برابر افزایش می دهد
صندلی اعدام الکترونیک توسط یک دندان پزشک اختراع شده است
مردم بیشتر از مرگ از عنکبوت می ترسند
در 4000 سال اخیر هیچ حیوان جدیدی اهلی و رام نشده است
فیل ها تنها موجوداتی هستند که نمی توانند بپرند
پروانه ها با پاهایشان مزه اشیا را می چشند
ادامه مطلب ...
اسامی که در پایین آورده شده است در حقیقت لیست نویسندگان و رمان نویسانی است که خودخواسته دست به خودکشی زده اند .همچنین در ادامه نام کسانیکه خودکشی بودن مرگ آنها محل ابهام وتردید است نیز آورده شده است .در صورت وجود هرگونه اشتباه در نحوه ترجمه مطالب ،مترجم را نسبت به این ایرادات مطلع گردانید.
برگردان : کسرا آرام
ردیف |
نام |
حرفه |
آثار |
نحوه خودکشی |
سال خودکشی |
1 |
ریونوسوکه اکوتاگاوا |
نویسنده ژاپنی |
راشامون |
مصرف زیاد از حد ورونال |
1927 |
2 |
ژان آمری |
نویسنده اتریشی |
|
مصرف زیاد قرص خواب |
1978 |
3 |
رینالدو ارناز |
نویسنده و هنرمند کوبایی_امریکایی |
|
مصرف زیاد از حد الکل و دارو |
1990 |
4 |
جیمز رابرت بیکر |
نویسنده امریکایی |
|
|
1997 |
5 |
رابرت هیوارت وارلو |
نویسنده و انسان شناس |
|
مصرف زیاد باربیتوریک |
1951 |
6 |
دایانا بریمور |
نویسنده و بازیگر امریکایی |
|
مصرف زیاد از حد الکل و دارو |
1960 |
7 |
گرترود بل |
نویسنده و انسان شناس و جاسوس (معروف به ملکه بی تاج و تخت عراق) |
|
مصرف زیاد دارو |
1926 |
8 |
ژان بنش |
نویسنده چک |
|
|
2007 |
9 |
ایزابلا برو |
نویسنده انگلیسی |
|
مسمومیت |
2007 |
10 |
تادوز بورووسکی |
نویسنده نجات یافته از اردوگاه کار اجباری در جنگ جهانی دوم اهل لهستان |
|
خفگی در آب |
1951 |
11 |
کامیلو کاستلوبرانکو |
نویسنده پرتقالی |
|
اصابت گلوله |
1890 |
12 |
ریچارد براتیگان |
نویسنده امریکایی |
|
اصابت گلوله |
1984 |
13 |
بری برون |
نویسنده و بازیگر |
|
اصابت گلوله |
1978 |
14 |
آندرس کیسیدو |
رمان نویس کلمبیایی |
|
مصرف زیاد از حد دارو |
1977 |
15 |
خوزه لوئیس کالوا |
نویسنده،قاتل سریالی و آدم خوار مکزیکی |
|
طناب دار |
2007 |
16 |
دون کارپنتر |
رمان نویس امریکایی |
|
اصابت گلوله |
1995 |
17 |
آدولف مورون کاساندر |
نویسنده |
|
|
1968 |
18 |
آلاسدر کلر |
نویسنده ،گوینده و خواننده انگلیسی |
|
پریدن به جلوی قطار |
1985 |
19 |
چارمن کلیفت - همسر جورج جانستون |
نویسنده انگلیسی |
|
زیاده روی در مصرف باربیتوریک |
1969
|
20 |
هنری دی مانترلنت |
نویسنده فرانسوی |
|
قرص سیانور و اصابت گلوله با سر |
1972 |
21 |
یوکیو میشیما |
رمان نویس ژاپنی |
|
سپوکو(دریدن شکم) |
1970 |
22 |
گرارد د نروال |
نویسنده فرانسوی |
|
طناب دار |
1855 |
23 |
والتر م . میلر |
نویسنده کتاب های علمی تخیلی امریکایی |
|
اصابت گلوله |
1996 |
24 |
نیکولاس مینبرگ |
روزنامه نگار و نویسنده |
|
خفگی با پلاستیک زباله |
1993 |
25 |
ساندور مارایی |
نویسنده و رزنامه نگار مجارستانی |
|
اصابت گلوله |
1989 |
26 |
راس لاکریج |
رمان نویس امریکایی |
شهر رینتری |
خفگی توسط گاز اتومبیل |
1948 |
27 |
ناپلئون لاپاتوتیس |
نویسنده یونانی |
|
اصابت گلوله |
1944 |
28 |
آرتور کوستلر |
روزنامه نگار, رمان نویس, فعال سیاسی،فیلسوف اجتماعی |
|
مصرف زیاد از حد دارو |
1983 |
29 |
فلچر کنبل |
رمان نویس امریکایی |
هفت روز در ماه می |
مصرف زیاد از حد قرص خواب |
1993 |
30 |
جوشن کلپر |
روزنامه نگار ،شاعر و نویسنده المانی |
|
گاز گرفتگی |
1942 |
31 |
کاواکامی بیزان |
رمان نویس ژاپنی |
|
|
1908 |
32 |
یاسوناری کاواباتا |
ژاپنی و برنده نوبل ادبیات نویسنده |
|
گاز گرفتگی |
1972 |
33 |
کلود جوترا |
کارگردان و بازیگر و نویسنده کانادایی |
|
خفگی در اب |
1986 |
34 |
رابین هاید |
شاعر و نویسنده نیوزیلندی |
|
مسممیت با بنزدرین |
1939 |
35 |
جیمز لئو هرلیهی |
رمان نویس امریکایی |
کابوی نیمه شب |
مصرف زیاد از حد قرص خواب |
1993 |
36 |
ارنست همینگوی |
رمان نویس امریکایی |
وداع با اسلحه |
اصابت گلوله |
1961 |
37 |
صادق هدایت |
نویسنده ایرانی |
بوف کور |
مسمومیت با گاز |
1951 |
38 |
کنت هالیول - عاشق و قاتل جو اورتون |
نویسنده انگلیسی |
|
مصرف زیاد قرص خواب |
1967 |
39 |
پیر درو لا روچل |
رمان نویس فرانسوی |
|
|
1945 |
40 |
مایکل دوریس |
نویسنده امریکایی |
|
خفگی و مصرف زیاد دارو |
1997 |
41 |
توماس دیش |
شاعر و نویسنده رمان های علمی تخیلی اهل امریکا |
|
اصابت گلوله |
2008 |
42 |
اوسامو دازایی |
رمان نویس ژاپنی |
|
خفگی در اب |
1948 |
43 |
ویل کاپی |
نویسنده و طنزپرداز امریکایی |
|
زیاده روی در مصرف قرص خواب |
1949 |
44 |
گیزی سی |
نویسنده مجارستانی |
|
مسمومیت |
1919 |
45 |
هری کراسبی |
نویسنده , ناشر |
|
|
1929 |
46 |
رنه کرول |
نویسنده فرانسوی |
|
مسمومیت با گاز |
1935 |
47 |
ویرجینیا وولف |
رمان نویس انگلیسی |
|
, با جیب هایی پر از سنگ وارد رودخانه ای نزدیک به محل زندگی اش شده است |
1941 |
48 |
اچ . بیم پایپر |
نویسنده کتاب های علمی تخیلی |
|
اصابت گلوله |
1964 |
49 |
ژان پوتوسکی |
نویسنده و اشراف زاده لهستانی |
|
اصابت گلوله ای از جنس نقره |
1815 |
50 |
امیلیو سالگاری |
نویسنده ایتالیایی |
|
ضربات کارد |
1911 |
51 |
ویلیام شبروک |
نویسنده و ماجراجوی امریکایی |
|
زیاده روی در مصرف دارو |
1945 |
52 |
آدالبرت استیفتر |
نویسنده اتریشی |
|
بریدن رگ گردن |
1868 |
53 |
ارنست تولر |
نویسنده آلمانی |
|
طناب دار |
1939 |
54 |
جان کندی تول |
رمان نویس امریکایی |
|
خفگی با گاز مونواکسید کربن |
1969 |
55 |
نویسنده رومانیایی |
|
|
1923 |
|
56 |
دیوید فاستر والاس |
نویسنده امریکایی |
|
طناب دار |
2008 |
57 |
استانیسلاو اگنسی ویتکیویچ معروف به ویتکسی |
رمان نویس و فیلسوف اتریشی |
|
زدن رگ دست |
1939 |
58 |
استفان و لوت زوییگ |
رمان نویس اتریشی |
|
هر دو بر اثر مصرف زیاد از حد ورونال(گرد خواب آور) |
1942 |
در پایین اسامی کسانی آورده شده است که خود کشی بودن مرگ آنان در هاله ای از ابهام قرار دارد .
ردیف |
نام |
حرفه |
آثار |
نحوه خودکشی |
سال خودکشی |
1 |
داگلاس کنی |
نویسنده و تهیه کننده |
بازیگر انیمال هوس
--- نوشته قبل از خود کشی: بهترین روزهایی که تصمیم دارم فراموششان کنم |
افتادن از صخره در هاوایی |
1980 |
2 |
جان پولیدوری |
نویسنده ،پزشک و شاعر |
|
نوشیدن آشکار اسید پوروسیک در رختخواب ، هرچند دلیل مرگ او طبیعی شناخته شد |
1821 |
3 |
مالکوم لوری |
نویسنده انگلیسی |
|
زیاده روی در مصرف قرص خواب -- برخی اعتقاد دارند که مرگ او اتفاقی بوده است |
1957 |
4 |
جک لندن |
رمان نویس امریکایی |
|
مصرف زیاد مورفین و اتروپین – برخی بر این باورند که همسرش عامل قتل او بوده است . |
1916 |
5 |
راندال ژارل |
|
|
پس از تجربه افسردگی حاد و خودکشی ناموفق از طریق زدن رگ دست و در نهایت برخورد با ماشین و کشته شدن در جاده ای نزدیک چاپل هیل، کارولینای شمالی |
1965 |
برگردان : کسرا آرام
کوان های ذن (داستان هایی متناقض نماکه در ظاهر بی معنی بوده ولی در واقع درست هستند .از این داستان ها در آیین ذن برای آموزش استفاده می شود. )
شما اینطور فکر می کنید؟
هاکین ،استاد ذنی بود که در میان همسایگانش به داشتن زندگی پاک و تهی از زشتی معروف بود . در همسایگی او خانواده ای ژاپنی بودند که مغازه ای کوچک داشتند . روزی این خانواده متوجه شدند که دختر زیبایشان باردار شده است . پدر و مادر دختر بسیار از این موضوع ناراحت و خشمگین شدند. در آغاز او نمی گفت که چه کسی آن کار را با او کرده است ،ولی در آخر زیر فشار پدر و مادرش اعتراف کرد که هاکین که استادی پاک بود آن کار را با او کرده است . پدر و مادر خشمگین دختر به سراغ هاکین رفتند. اما تنها چیزی که هاکین به آنها گفت این بود که شما اینطور فکر می کنید ؟ با به دنیا آمده کودک ،آنرا به هاکین دادند تا کودک را بزرگ کند . از آن روز به بعد ،هاکین تمام آبرویش را از دست داد. اما این موضوع هرگز باعث ناراحتی او نشد و از کودک به خوبی مراقبت کرد . هاکین از همسایگان شیر می گرفت و به کودک می داد.
اما آن دختر بیشتر از یکسال نتوانست تحمل کند و بالاخره حقیقت را برای پدر و مادرش بازگوکرد و گفت که پدر واقعی آن کودک هاکین نبوده است . او گفت که پدر واقعی کودک مردی جوان است که در بازار ماهی فروشان کار می کند . خانواده ژاپنی به محض دریافتن حقیقت به سراغ هاکین رفتند تا ضمن عذرخواهی ،کودک را از او پس بگیرند . هاکین درحالیکه کودک را به آنها می داد ،خیلی ارام رو به آنها کرده و گفت :" ایا شما اینطور فکر می کنید ؟"
برگردان : کسرا آرام
کوان های ذن (داستان هایی متناقض نماکه در ظاهر بی معنی بوده ولی در واقع درست هستند .از این داستان ها در آیین ذن برای آموزش استفاده می شود. )
همه چیز بهترین است
بنزان در بازار قدم می زد که به صورت اتفاقی گفتگوی میان یک قصاب و مشتری توجه او را جلب کرد.
مشتری : “بهترین گوشتی را که در مغازه داری به من بده “
قصاب:” اما تمامی گوشت های این قصابی بهترین هستند. گوشتی را در اینجا نخواهی یافت که بد و فاسد باشد . “
و در اینجای بحث بود که بنزان به روشنایی رسید .
برگردان : کسرا آرام
کوان های ذن (داستان هایی متناقض نماکه در ظاهر بی معنی بوده ولی در واقع درست هستند .از این داستان ها در آیین ذن برای آموزش استفاده می شود. )
دردستان سرنوشت
نوبوناگا ،یکی از جنگاوران بزرگ ژاپن تصمیم گرفت که به جنگ دشمنانش برود در حالیکه نیروهای او یک دهم کل سربازان دشمن بودند . با این حال مطمئن بود که او پیروز این جنگ خواهد بود ولی سربازانش در این پیروزی دودل بودند .
در راه رفتن به میدان جنگ ،نوبوناگا و سربازانش در مقابل یک معبد متعلق به مذهب شینتو توقف کردند. او رو به سربازانش کرده و گفت :" بعد از زیارت معبد ،سکه خواهیم انداخت ،اگر شیر امد ،ما پیروز اینت جنگ خواهیم بود ولی اگر خط آمد ، ما شکست خورده این نبرد خواهیم بود . سرنوشت ما را در دستان خودش نگاه خواهد داشت . "
او وارد معبد شده و در سکوت به عبادت مشغول شد . پس از بیرون امدن ،سکه ای انداخت . با دیدن روی شیر سکه ،سربازان نوبوناگا ،با اشتیاق وارد صحنه نبرد شده و به راحتی بر دشمنانشان پیروز گشتند .
بعد از جنگ نوبوناگا رو به سربازانش کرده و گفت : "هیچ کس را یارای تغییر سرنوشت نیست . "
اما به طور حتم حقیقت چیزی جز این است . او سکه را در دستانش گرفت و سربازان با تعجب دیدند که هر دو سوی سکه یکجور بود.